۱۲۸ مطلب توسط «محمد حسین» ثبت شده است

    • تکفیر نما عقربه ی قبله نما را...

      تکفیر نما عقربه ی قبله نما را...

      دریافت

      باید که تو را حضرت منان بنویسد

      در حد قلم نیست که قرآن بنویسد

       

      هر دست گدایی که به سوی تو دراز است

      مفهوم قنوتی است که در بین نماز است

       

      سمت حرم توست دلم باز روانه

      ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

       

      ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا

      قدری به من خسته بهایی بده مولا

       

      آن چیست که در حج و طواف است، نشانه است

      مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است


      تکفیر نما عقربه ی قبله نما را

      چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را

       

      احمد به خدا غیر علی یار نمی خواست

      پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

       

      رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست

      تا بوده علی بوده و تا هست علی هست

       

      بر اسب سوار است قیامت شده بر پا

      دشمن به فرار است ازین حالت مولا

       

      شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید

      باید برود یک تنه خیبر بگشاید

       

      یا قادر و یا قاهر و یا فاتح و یا هو

      این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو

       

      مخصوص علی هست علی شیر خداوند

      آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند

       

      از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد

      با خشم علی هرکه در افتاد ور افتاد

       

      احمد زند آیا نفسی غیر علی...؟نه

      بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟نه

       

      من کنت که بر حیدر کرار رسیده است

      حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است

       

      شاعر : مجید تال

       

    • مردمی از مشرق قیام می کنند

      مردمی از مشرق قیام می کنند

      دریافت

      دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم

      دوباره عطر گیسویت ، چقدر امشب پریشانم

       

      کنارت چای می نوشم به قدر یک غزل خواندن

      به قدری که نفس تازه کنم خیلی نمی مانم

       

      کتاب  کهنه ای هستم پر از اندوه یا شاید

      درختی خسته در اعماق جنگل های گیلانم

       

      شبی می خواستم شعری بگویم ، ناگهان در باد

      صدای حمله چنگیزخان آمد نمی دانم

       

      چه شد اما زمین خوردم میان خاک و خون دیدم

      در آتش خانه ام می سوخت گفتم : آه دیوانم


      برای خواندن متن کامل شعر و دریافت فایل ویدیوئی به ادامه مطلب بروید...

    • آینده مال شما است

      آینده مال شما است

      دریافت

      من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با اراده‌ی خودشان، با انگیزه‌ی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند به‌طور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است. علاوه‌ی بر اینها، مَراجع فرهنگی. مَراجع فرهنگی یعنی چه کسانی؟ یعنی علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند. البتّه من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعه‌ی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بی‌شماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحب‌نظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیل‌کرده‌های ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینه‌ی فرهنگ، این است. 93/1/1

      http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25993